جدول جو
جدول جو

معنی هم صورت - جستجوی لغت در جدول جو

هم صورت
(هََ رَ)
هم شکل. همانند:
بچگانمان همه مانندۀ شمس و قمرند
زآنکه هم سیرت و هم صورت هر دو پدرند.
منوچهری.
همواره سیه سرش ببرّند ازیراک
هم صورت مار است و ببرّند سر مار.
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 160).
هم صورت من نیند و این به
چون نیستم از صف چو ایشان.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اهل صورت
تصویر اهل صورت
کسانی که به ظاهر اشخاص و اشیا می نگرند، ظاهربینان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هم صحبت
تصویر هم صحبت
هم کلام، هم سخن، همدم، مصاحب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هم دوره
تصویر هم دوره
هم زمان، هم عصر، هم روزگار، معاصر
فرهنگ فارسی عمید
(چَ)
دهی از دهستان هویان بخش ویسیان شهرستان خرم آباد که در 34 هزارگزی باختر هور در کنار خاوری راه شوسۀ خرم آباد به اندیمشک واقع است. تپه ماهوری و معتدل است و 200 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه خرم آباد وچشمه ها. محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش اتومبیل رو است. ساکنان آبادی از طایفۀویس کرم میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(بِ رَ)
آب دست و روی شستن
لغت نامه دهخدا
تصویری از هم دوره
تصویر هم دوره
هم عصر، هم زمان، هم دورک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم نورد
تصویر هم نورد
دو یا چند تن که باهم راهی را طی کنند هم سفر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب صورت
تصویر آب صورت
آبی که برای شستن روی و دست بکار برند
فرهنگ لغت هوشیار
مصاحب همدم: بیاموزمت کیمیای سعادت زهم صحبت بد جدایی جدایی. (حافظ)، همنشین، مصاحب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم دوره
تصویر هم دوره
((~. دُ ر))
هم عصر، معاصر، شریک دوره تحصیلی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هم آورد
تصویر هم آورد
حریف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
مجهوليّ الهويّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
Formless
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
informe
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
형태 없는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
şekilsiz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
بے صورت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
isiyo na sura
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
অবয়বহীন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
חסר צורה
دیکشنری فارسی به عبری
بی صورت، بی شکل
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
形のない
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
vormloos
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
निराकार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
tak berbentuk
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
ไร้รูป
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
informe
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
sem forma
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
无形的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
bezkształtny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
безформний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
formlos
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
бесформенный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی صورت
تصویر بی صورت
informe
دیکشنری فارسی به ایتالیایی